مهارت تفکر پویا

ساخت وبلاگ

به نام خدا

نام دوره: مهارت تفکر پویا

اهداف: شناخت و توانایی بکارگیری هر چه بیشتر تفکر در زندگی

به نام خدا

نام دوره: مهارت تفکر پویا

اهداف: شناخت و توانایی بکارگیری هر چه بیشتر تفکر در زندگی

توضیحات : این دوره یکی از دوره های مهارت های ده گانه هاوا (هنر اندیشه و ارتباط) است که شامل موضوعات زیر می باشد.

1- تفکر سیستمی

2- تفکر نقاد

3- تفکر خلاق

4- حل مسئله

5- تصمیم گیری

لازم به ذکر است که هر یک از مهارت های پنج گانه فوق ، مطالبی را پیرامون چهار مهارت دیگر در خود دارد . با توجه به محدودیت های زمانی در این دوره ، از 5 موضوع بالا ، به مهمترین موضوع آن یعنی تفکر سیستمی می پردازیم .

چکیده : این دوره سعی دارد با نشان دادن اهمیت تفکر در زندگی و ارائه مدلی جهت تفکر جهت دار و سیستماتیک به روش تئوری ، با استفاده از طرح مباحث مورد علاقه شما عزیزان زمینه ای مناسب را جهت عملی سازی آموخته های تئوری این دوره ، با هدف افزایش توان به کار گیری تفکر در زندگی ، ارائه کند.

تفکر و اهمیت آن

تفکر فعالیتی ذهنی و هدف دار است که انسان را از معلومات به سمت کشف مجهولات راهنمایی می کند.

اهمیت تفکر در زندگی به اهمیت هدف در زندگی وابسته است. وقتی ما هدفی داریم برای یافتن راه دست یابی به آن ، نیازمند تفکر هستیم.

مهمترین هدف در زندگی (یک انسان سالم) رسیدن به خوشبختی می باشد و نمود خوشبختی در شادی و آرامش عمیق و درونی است. هر چند هر شخصی به تناسب درک ، شعور، فرهنگ و ...، خوشبختی را در چیزهای مختلف می داند اما همه انسان ها برای انتخاب راه مناسب برای رسیدن به هدف و همچنین چگونگی پیمودن آن ، نیازمند تفکر هستند. تفکر مانند نقشه دست یابی به هدف می باشد البته باید به یاد داشت که بعد از داشتن یک نقشه مناسب، اراده و تلاش در پیمودن راه انتخاب شده مهمترین عامل در دست یابی به هدف می باشد. همانطور که برای دست یابی به نقشه صحیح و استفاده درست از آن ،باید با اصول نقشه کشی و نقشه خوانی آشنا بود ، برای دست یابی به هدف زندگی نیز باید با اصول تفکر و روشهای صحیح به کار گیری آن آشنا شد. این آشنایی در حوزه ای به نام آموزش تفکر صورت می گیرد و هدف ما از برگزاری این دوره دست یابی به اصول تفکر و شناخت روشی مناسب ، در فرایند تفکر است.

اهمیت تفکر پویا larr; اهمیت تفکر در زندگی larr; اهمیت هدف در زندگی

برای رسیدن به قله خوشبختی دو دامنه برای صعود وجود دارد.

مسیر اکثر انسانها معمولاً در مسیری بین این دو دامنه می باشد و متناسب با شخصیت درونی فرد به یکی از این مسیرها نزدیکتر می باشد. هر دو این مسیرها در نقطه اوج بر هم منطبق می گردند. کمال واقعی لذت بخش و لذت واقعی ، لذت از کمال می باشد. به عقیده بعضی از متفکران لذت موثرترین نیرو در حرکت انسان ها برای دست یابی به اهدافشان می باشد. اما اینکه از چه چیز لذت می بریم و ارزش و دوام آن تا چه حد است به طرز تفکر ما بر می گردد. پس می توان با استفاده از تفکر ، نیروی لذت و کمال را جهت دهی کرد و از آن برای رسیدن به خوشبختی سود جست . برای این کار نیازمند فراگیری فرایند صحیح تفکر هستیم.

همانطور که گفتیم تفکر به دو روش در زندگی ما موثر است:

1- انتخاب راه رسیدن به هدف.

2- چگونگی و کیفیت پیمایش آن.

زندگی ما حاصل عمل ما و عمل ما حاصل فکر و اراده ماست.

زندگی rarr; عمل rarr; اراده * تفکر

هر عمل با تکرار به عادت و هر تفکری با تکرار به باور تبدیل می شود و نتیجه باورها و عادت های ما چگونگی زندگی ما را خواهد ساخت. ما با تفکر و اراده می توانیم اعمال جدیدی را انجام دهیم و با تکرار آگاهانه و ارادی این اعمال ، بر روی عادت ها و باورهای خود تاثیر بگذاریم و با تغییر آنها زندگی جدیدی برای خود بسازیم.

عادت ها * باورها = زندگی

( عادت ها * باورها ) جدید = ( زندگی ) جدید

زندگی حاصل باورها و عادت هایماست و ما با تفکر پویا توان بازنگری در آنها را پیدا می کنیم.

مبنای آموزش تفکر 3 اصل مهم می باشد.

1- تفکر درونی و شهودی می باشد.

همه انسان ها به طور ذاتی توانایی تفکر و درک مطالب و مسائل پیرامون خود را دارند.

2- تفکر قابل آموزش می باشد.

تفکر به عنوان یک فعالیت روش مند و سیستماتیک قابلیت آموزش دارد.

3- تفکر نیازمند پرورش می باشد.

تفکر مانند هر دانشی نیازمند پرورش و تمرین برای بکار بستن صحیح می باشد . در صورت بکار بستن آن پس از مدتی به یک مهارت تبدیل می شود و در صورت ادامه تمرین و بکارگیری خلاقیت به یک هنر تبدیل می شود.

مثال :

دانش نجاری larr; انجام عمل نجاری larr; مهارت در نجاری larr; نجاری هنرمندانه

یادگیری دانش ، بدون تفکر به آن و طی مراحل لازم جهت درک واقعی آن، حاصل چندانی نخواهد داشت.

آموزش تفکر

آموزش تفکر، جدیدترین رویکرد آموزشی می باشد. اکثر متفکران بزرگ دنیای امروز به این موضوع تاکید دارند که ما در عصر اطلاعات و ارتباطات زندگی می کنیم و نیاز چندانی به یاد سپاری اطلاعات نداریم بلکه نیازمند فراگیری 3 مهارت مهم زیر هستیم:

1- جستجوی اطلاعات پیرامون یک موضوع

2- ارزیابی اطلاعات دریافتی

3- بکارگیری اطلاعات دریافتی در جهت مورد نظر

این 3 مهارت از موضوعات مهم آموزش مهارت تفکر پویا می باشد که نیازمند یادگیری و بکارگیری می باشد.

دنبال چه چیز بگردیم larr; چگونه یافته ها را ارزیابی کنیم larr; چگونه نتیجه را به کار بگیریم

فرایند یادگیری

فرایند یادگیری شامل 6 مرحله می باشد (طبقه بندی بنیامین بلوم) .

1- دانش : یادگیری و شناخت اطلاعات.

2- درک : سعی در جهت درک عمیق تر اجزا دانش یادگیری شده و کشف ارتباط بین آن ها.

3- کاربرد : سعی در بکارگیری این اطلاعات در یک فرایند (ذهنی یا عملی) .

4- تجزیه و تحلیل : تلاش جهت بررسی تاثیر عوامل مختلف درونی و بیرونی بر روی فرایند.

5- ترکیب و خلاقیت : بکارگیری عوامل مختلف با ساختاری جدید ، در جهت دست یابی به نتیجه بهتر

6- ارزیابی : ارزیابی موضوعات یادگیری شده و بکار گیری شده.

سعی ما در کلاسهای تفکر پویا طی 6 مرحله فوق به صورت تمرین بوده است . ما در قالب بحث های مورد علاقه شما و دوستانتان سعی در بالا بردن توان تفکر، تحلیل، قضاوت، ارزیابی، مفهوم سازی و... داشته ایم و رساندن آموزش تفکر از مرحله دانش به مرحله مهارت بکارگیری آن، هدف اصلی ما در مباحث طرح شده در کلاس بوده است.

حال با توجه به توضیحات فوق مهمترین بخش این دوره را یادآور می شویم . فراموش نکنیم که هردانشی بعد از به کار گیری به مهارت و هر مهارتی در صورت مداومت تمرین و خلاقیت به هنر تبدیل می شود. کاملترین شکل ظهور دانش، استفاده هنرمندانه از آن در جهت نیل به هدف مورد نظر است.

تفکر سیستمی

ما برای انجام تفکر صحیح درباره یک موضوع عموماً مراحل زیر را طی می کنیم:

1- درک مسئله

2- تجزیه به عوامل موثر

3- جمع آوری اطلاعات

4- ارزیابی اطلاعات

5- نتیجه گیری (فرضیه سازی)

6- بازبینی و آزمون فرضیه (بکارگیری نتیجه و ارزیابی آن)

1- درک مسئله: ما باید با دقت در صورت یک مسئله ، هدف و داده های آن مسئله را مشخص کنیم. باید در صورت نیاز کلمات اصلی آن را با دقت لازم، دوباره تعریف کنیم تا مفهوم یک مسئله برای ما روشن شود. یکی از نشانه های انجام صحیح این مرحله این است که ما صورت مسئله را با یک تعریف جدید و دقیق و واضح با کلماتی جدید ، بازسازی کنیم. این مرحله، یکی از مهمترین مراحل تفکر می باشد.

2- تجزیه به عوامل موثر: ما در این مرحله سعی می کنیم عوامل موثر در تفکر به موضوع مورد نظر را شناسایی کنیم. یکی از این عوامل تعیین دیدگاه می باشد یعنی ما از چه منظری می خواهیم به این موضوع نگاه کنیم ( تجربه - علم - مذهب - اقتصاد و...) . یکی دیگر از عوامل موثر، تجزیه یک موضوع به اجزا اصلی و تعیین موضوعات مهم سازنده آن است. تا با تحقیق پیرامون این اجزا، ارائه نظر در مورد مطلب اصلی ، ساده تر و امکان پذیرتر باشد.

3- جمع آوری اطلاعات: در این مرحله سعی ما این است که اطلاعات موجود مرتبط و موثر در مورد یک موضوع را متناسب با عوامل موثر آن جمع آوری کنیم. دو نکته در این مرحله با اهمیت است. اول اینکه ما در این مرحله در مورد انتخاب یا عدم انتخاب و همچنین در مورد صحت یا عدم صحت اطلاعات دریافتی قضاوتی نمی کنیم. این مرحله کاملاً بدون ارزیابی و اظهار نظر تنها به جمع آوری اطلاعات پیرامون مطلب مورد تفکر می پردازد. دوم اینکه ما سعی می کنیم اطلاعات هر دو دیدگاه موافق و مخالف را جمع آوری کنیم یعنی سعی می کنیم یک بار به عنوان موافق و یک بار به عنوان مخالف، اطلاعات را جمع آوری کنیم تا ضمن جمع آوری اطلاعات ، تنوع دیدگاه را هم در نظر گرفته باشیم تا خواسته یا ناخواسته اسیر پیش فرض های نادرست و نامطمئن نشویم.

ارزیابی اطلاعات: این مرحله یکی از مهمترین مراحل تفکر سیستمی می باشد. قبل از ورود به این مرحله لازم است نظام های ارزش یابی بررسی گردد. نظام ارزش یابی ، دیدگاهی فلسفی در مورد حقیقت است که مشخص می کند رابطه یک گزاره با حقیقت چگونه است یعنی آیا درستی و نادرستی یک موضوع ، چیزی قطعی و مطلق است یا نسبی و غیر مطلق.

نظام های ارزش یابی

دو نظام اصلی ارزش یابی عبارتند از:

1- نظام دو ارزشی larr; مطلق گرایی

2- نظام چند ارزشی larr; نسبی گرایی

نظام دو ارزشی

نظام دو ارزشی ارزش یک موضوع را تنها دو حالت درست یا نادرست می داند. در این نظام سعی می شود هر موضوع در یکی از دو ارزش درست و نادرست طبقه بندی شود. از دیدگاه این نظام ارزش یابی، حقیقت یک شکل دارد و هر شکلی غیر آن باطل است به همین دلیل این نظام را نظام تک ارزشی نیز می گویند. نظام ارزش یابی دو ارزشی را ارسطو پایه گذاری کرد و مفاهیم درست و غلط را به عنوان تنها حالات ممکن برای یک موضوع در نظر گرفت.این نظام شاید در مواردی بتواند راه گشای حل بعضی از مسائل باشد اما در بسیاری از علوم از جمله علوم انسانی ، فاقد کارایی لازم می باشد .

نظام چند ارزشی

در نظام چند ارزشی ، ارزش یک گزاره همواره بین دو حالت درستی و نادرستی قرار دارد و هیچ گزاره ای کاملاً درست یا کاملاً نادرست نیست. در نظام چند ارزشی سعی می شود ارزش یک گزاره متناسب با زمان، مکان و زمینه وجودی آن مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین زمینه ارزیابی و ملاک ارزیابی در این سیستم بسیار بااهمیت است. این نظام، ارزش یک گزاره را بدون در نظر گرفتن زمینه و شرایط پدیدار شدن و تعیین ملاک ارزیابی آن، فاقد اعتبار می داند.

جا دارد در اینجا از پروفسور لطفی زاده بنیان گذار تفکر فازی ، یاد کنیم که با پایه گذاری علمی تفکر چند ارزشی ، خدمتی شایان توجه به جهان علم و صنعت نمود و مایه افتخار ایرانیان شد از مهمترین زمینه های کاربرد تفکر فازی می توان از هوش مصنوعی نام برد.

این دو نظام هم در فلسفه هم در عمل تفاوت های عمیقی با هم دارند. و در صورت پیاده سازی در زندگی نتایج مختلفی را به بار می آورند که به بعضی از آنها اشاره می شود.

کثرت دیدگاههای متضاد

در نظام دو ارزشی تعداد دیدگاه های متضاد با گذشت زمان زیاد می شود. هر دیدگاه بعد از مدتی به دو دیدگاه جدید تجزیه می شود که هر یک دیگری را باطل می داند و هر دیدگاه جدید هم پس از مدتی با تشدید اختلافات درونی ، مجدداً تجزیه شده و دو دیدگاه متضاد جدید را بازآفرینی می کند ( الی آخر).

همانطور که از نمودارهای موجود در جزوه ارائه شده مشخص است با گذشت زمان تعداد دیدگاه ها و اختلافات بین آنها در نظام چند ارزشی کاهش، و در نظام دو ارزشی ، افزایش می یابد.

نمودارهای 1 و 2 ، مکانیزم افزایش اختلافات در طول زمان را در هر دو دیدگاه نشان می دهد

دو عامل اصلی افزایش تنش در نظام دو ارزشی ، یکی تقابل طبیعی درست و نادرست ، به عنوان دو نیروی متضاد و دیگری تمایل طبیعی انسان در درست پنداشتن خود است که نهایتاً منجر به تقابل بین یک اندیشه با مخالفان خود می شود.

در این دیدگاه ( دو ارزشی) ، همیشه من و همفکر من ، حق و مخالفان ما باطل هستند و جنگ بین حق و باطل هم امری ذاتی و بدیهی می باشد

در این نظام ، وقایع فقط دو مکان ارزشی دارند ( درست و نادرست ) پس تنها با جابجایی اجباری وضعیت طبیعی آنها به یکی از دو مکان درست یا نادرست ، می توان آنها را ارزیابی کرد . این جابجایی غیر اصولی و غیر طبیعی ، ریشه بسیاری از اختلافات و قضاوت های نادرست در مورد ارزیابی وقایع مختلف می باشد.

در نظام چند ارزشی وقایع مکان طبیعی خود را حفظ می کنند و سهمی از درستی و نادرستی را در مکان طبیعی خود دارند.

در نظام دو ارزشی دیدگاه مخالف، باطل و غیر قابل پزیرش است ولی در نظام چند ارزشی دیدگاه مخالف ، دیدگاهی متفاوت است که مثل دیدگاه خود ما می تواند درصدی از درستی و یا نادرستی را در خود داشته باشد. نتیجه اولیه نظام تک ارزشی گسترش اختلاف و محدودیت آزادی اندیشه و نتیجه اولیه نظام چند ارزشی صلح و آرامش و شکوفایی اندیشه های مختلف و رشد عقلانیت است.

حال پس از توضیحات بالا درباره نظام های ارزشیابی به چهارمین مرحله تفکر سیستمی یعنی ارزیابی اطلاعات می پردازیم.

4- ارزیابی اطلاعات : ما در ارزیابی اطلاعات ، دو اصل توجه به زمینه یا بستر و توجه به ملاک ارزش یابی را در نظر می گیریم و اطلاعات جمع آوری شده را از دو منظر صحت و ارتباط مورد ارزیابی قرار می دهیم. اطلاعات جمع آوری شده تنها زمانی برای ارائه نظر نهایی مورد قبول می باشند که هم از نظر صحت داشتن آن و هم از نظر داشتن ارتباط لازم با موضوع اولیه (درک مسئله) مورد تایید باشند.

5- نتیجه گیری و فرضیه سازی: ما در مرحله پنجم تفکر سعی در ایجاد ارتباط بین موضوع اصلی و اطلاعات دریافتی با توجه به زمینه و بستر مورد تحلیل و عوامل موثر (دیدگاه و اجزای اصلی) آن ، می نماییم . در این مرحله با استفاده از خلاقیت ، نتیجه گیری خود را با توجه به مراحل تفکری بالا، با کلماتی روشن و مشخص بیان می کنیم.

6- آزمون فرضیه: مرحله آخر، آزمون نتیجه و بکار گیری حاصل تفکر (نظریه) در بستر کاربردی آن است که متناسب با موضوع و زمینه کاربردی آن در حوزه عملی یا نظری قابل آزمایش می باشد. در صورت پاسخگویی به سوالات مطرح شده ، تا زمانی که دلیل موجهی برای رد آن ایجاد نگردیده است به عنوان حاصل فکر مورد استفاده قرار می گیرد.

نکته مهم این است که مرحله ششم پایان تفکر پیرامون یک موضوع نیست. تجربه ثابت کرده است اکثر موضوعات ارتقاء پذیر بوده و قابلیت بهسازی ، تصحیح و تکامل دارند پس منطقی است که مرحله ششم به مرحله اول بازگشته و با بینش عمیق تر نسبت به گذشته ، فرایند تفکر پیرامون یک موضوع را تکامل ببخشیم.

باید توجه داشت که مراحل تفکر بر روی یکدیگر تاثیر دارند و عموماً ما در هر مرحله با تغییر نگرش و عمق دیدگاه خود نسبت به موضوع با تعاریف جدید آشنا می گردیم که گاهی این تعاریف جدید در مراحل قبلی خود تاثیر گذاشته وبا بازگشت و اصلاح دیدگاه قبلی، باعث بهبود و ارتقای درک ما از موضوع می شود.

مراحل مطرح شده فوق ، یک پیشنهاد برای انجام تفکر سیستمی پیرامون یک موضوع می باشد. باید توجه داشت همانطور که ارائه یک مقاله در زمینه اصول اولیه دوچرخه سواری، برای یادگیری و استفاده از دوچرخه مخصوصاً در شرایط خطر آفرین خیابان کافی نمی باشد ، ارائه این نقشه راهبردی تفکر سیستمی نیز تنها با تمرین و یافتن مهارت لازم در بکارگیری اصول آن می تواند به عنوان یک مهارت و هنر در زندگی مورد استفاده قرار گیرد.

در آخر خواهش و توصیه من این است که با مرور این چند صفحه در زمانهای مختلف و به مباحثه گذاشتن موضوعات و مراحل آن ، سعی در درک اهمیت تفکر در زندگی و یادگیری مهارت استفاده از آن داشته باشیم.

امیدوارم همیشه یادمان بماند که :

((( زندگی تغییر پذیر است و نود درصد آن در دستان ماست. )))

به امید شادی و آرامش برای همه شما عزیزان

تفکر پویا : مهارت چهارم از مجموعه مهارت های ده گانه هاوا (هنر اندیشه و ارتباط)

هنر اندیشه و ارتباط ( هاوا )...
ما را در سایت هنر اندیشه و ارتباط ( هاوا ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhavaskillsf بازدید : 126 تاريخ : سه شنبه 9 آذر 1395 ساعت: 18:39